کسبوکارهای نوپا:مدیریت میتواند میدان مین اشتباهات بالقوه برای مدیران جدید و باتجربه باشد. با توجه به این موضوع، رایجترین اشتباهات را بررسی کرده و امیدواریم به مدیران مشتاق و فعلی کمک کند تا از این دامهای بسیار رایج در آینده اجتناب کنند.
۱ – ترس از واکنش. داستانهایی از مدیرانی شنیدهایم که متوجه اشتباهی از سوی یکی از اعضای تیم خود میشوند و به جای واکنش نشان دادن در همانجا، این اشتباهات را برای “بحث در بررسی عملکرد بعدی” نگه میدارند. این ممکن است جایگزینی برای مدیریت جزئی به نظر برسد، اما میتواند به کسب و کار شما آسیب برساند. به عنوان مثال، اگر فروشنده شما رفتار تلفنی وحشتناکی داشته باشد، میتواند ماهها مشتریان بالقوه را از کسب و کار شما دور کند، در حالی که یک ضربه ساده روی شانه و یک گپ برای برجسته کردن مشکل، آن را در همان لحظه خفه میکند.
۲ – مقابله با آتش و عدم برنامهریزی برای آینده. گذراندن تمام روز با تمرکز بر مسائل روزمره کسب و کار شما میتواند باعث رکود کسب و کار شما شود. اگرچه در نکته قبلی گفتیم که نباید از حل مشکلات درجا بترسید، اما نباید از عقبنشینی از کسب و کار، نشستن و تدوین استراتژی برای آینده نیز بترسید. حتی بازترین مدیر هم نباید در را ببندد تا برنامهریزی کند یا حتی بعدازظهرها خارج از محل کار کند تا ببیند کسب و کار یا حتی تیم شما باید روی چه چیزی تمرکز کند، تغییر کند و در آینده توسعه یابد.
۳ – گوش ندادن به تیم خود. وقتی صحبت از برنامهریزی و ایجاد استراتژی میشود، مهم است که افکار و ایدههای تیم را بپذیرید، برخی از بهترین ایدههای جهان از نیروی کار آمدهاند. تیم شما کسانی هستند که روزانه مستقیماً با مشتریان سر و کار دارند، بنابراین دائماً در حال جمعآوری بازخورد هستند و برخی حتی ممکن است بدون اینکه متوجه شوند، راههایی را برای آسانتر کردن زندگی روزمره و قویتر کردن کسب و کار اجرا کنند. این ایدهها را بپذیرید، ممکن است بتوانند در کل کسب و کار گسترش یابند و به پیشبرد کسب و کار شما به سمت آینده کمک کنند.
۴ – احترام نگذاشتن به تیم خود. شاید کلیشهای باشد، اما احترام واقعی واقعاً به دست میآید و نمیتوان آن را مطالبه کرد. این احترام از سادهترین جا با شناخت و احترام به تیمتان شروع میشود. اگر با کسی مثل یک کودک صحبت کنید، او هم مثل یک کودک رفتار خواهد کرد، بنابراین دانستن اینکه کدام رویکرد برای هر یک از اعضای تیم بهتر جواب میدهد، ضروری است. بعضیها باید هر از گاهی تشویق شوند، بعضیها نیاز به تقویت اعتماد به نفس دارند، بعضیها ممکن است بخواهند تنها بمانند تا پیشرفت کنند و بعضیها ممکن است نیاز داشته باشند که هر از گاهی نقش شغلیشان را به آنها یادآوری کرد، اما همه کارمندان متفاوت هستند و باید با آنها به همین شکل رفتار شود. این رویکرد فردی برای شما به عنوان یک مدیر احترام به ارمغان میآورد و به تیم شما کمک میکند تا کسب و کار را به جلو ببرید.
۵ – عدم تفویض اختیار. رایجترین اشتباهات مدیران معمولاً حول محور تفویض اختیار متمرکز است؛ یا یک مدیر بیش از حد تفویض اختیار میکند یا به اندازه کافی تفویض اختیار نمیکند. مدیری که در تفویض اختیار شکست میخورد، دچار اضافه بار میشود و نمیتواند کسب و کار را به جلو ببرد. مدیری که بدون هیچ توضیحی در مورد دلیل، تفویض اختیار را بیش از حد انجام میدهد، میتواند احترام تیم خود را از دست بدهد. قوانین کلیدی که باید به عنوان یک مدیر در مورد واگذاری وظایف رعایت کنید عبارتند از: فقط از کسی بخواهید کاری را انجام دهد که اگر وقت داشتید، خودتان هم از انجام آن خوشحال میشدید. فقط کاری را به کسی واگذار کنید که از انجام آن خوشحال باشد. فقط به کسی واگذار کنید که قادر به انجام آن تا سطحی باشد که از خودتان راضی باشید.
۶ – سوء تفاهم در مورد انگیزه. مدیران گاهی اوقات فراموش میکنند که انگیزه فقط مربوط به مشوقهای نقدی نیست. هر یک از اعضای تیم میتوانند با چیزهای مختلفی از آموزش گرفته تا مسئولیت، ارتقاء داخلی گرفته تا انگیزه پولی استاندارد، انگیزه بگیرند. دانستن اینکه چه چیزی اعضای تیم شما را انگیزه میدهد به شما کمک میکند تا بهترین نتیجه را از آنها بگیرید و هیچ راه حل جامعی وجود ندارد، اما دانستن هویج مناسب برای آویزان کردن انتهای چوب واقعاً نتایج را برای کسب و کار شما رقم خواهد زد.
۷ – عدم توضیح یا حتی تعیین اهداف. یک تیم، کسب و کار یا فرد بدون هدف میتواند بیهدف و بیانگیزه شود و پیگیری عملکرد آنها اگر غیرممکن نباشد، دشوار خواهد بود. یک تیم نه تنها باید از اهداف شخصی و جمعی خود آگاه باشد، بلکه باید از اهداف و فلسفه کسب و کار نیز آگاه باشد. درک اینکه چگونه اهداف فردی بخشی از اهداف شرکت را تشکیل میدهند، به تحکیم تیم در جهت یک هدف مشترک کمک میکند. اگر همه با هم کار کنند، دستیابی به هدف آسانتر میشود و وقتی به آن دست یافتید یا از آن پیشی گرفتید، در سراسر تیم بیشتر مورد تجلیل قرار میگیرد.
۸ – خیلی جدی گرفتن آن. فقط به این دلیل که شما یک مدیر هستید، به این معنی نیست که باید حس شوخ طبعی خود را از بین ببرید. هیچ اشکالی ندارد که گاهی اوقات موهایتان را رها کنید، هر از گاهی یک جوک و شاید یک نوشیدنی با تیم خود به اشتراک بگذارید. مهم است که تیم شما بداند که شما یک انسان هستید و نه فقط یک رئیس رباتی و بیروح.
۹- نفهمیدن اینکه منظور ازمدیر باشیدچیست. مدیران، چه جدید و چه قدیمی، اغلب این اشتباه را مرتکب میشوند، به همین دلیل است که ۸ اشتباه قبلی رخ میدهد. مدیران اغلب وقتی اولین نقش مدیریتی خود را بدون آموزش و در واقع بدون هیچ درکی از معنای واقعی مدیر بودن شروع میکنند، در مخمصه قرار میگیرند.
ویکتور لیپمن در سال ۲۰۱۲، ۱۰ دلیل برای سرمایهگذاری شرکتها در آموزش مدیریت برای فوربس نوشت: “… این شبیه کسی است که هرگز رانندگی نکرده است، قبل از اینکه کلید ماشین را به او بدهند و بگویند: “بران”. (سالها پیش، من برای اولین بار اینگونه مدیریت را یاد گرفتم. من در این مسیر اشتباه کردم. آزمون و خطا. زیبا نبود.)”
گروه آموزش
افزودن دیدگاه