کسبوکارهای نوپا:چگونه تحولات دیجیتال بر کسب و کار تاثیر میگذارد؟برای روشن شدن بحث در ابتدا باید اشاره کرد :سه مؤلفه اساسی رشد اقتصادی را هدایت می کنند: بهره وری، سرمایه و نیروی کار. هر سه در شرایطی در حال تغییر با چالش های جدیدی روبرو هستند. مهمترین عامل در میان محرک های تغییر، فناوری بوده است که در راس آن تحول دیجیتال است.
بهره وری اصلی ترین محرک بلندمدت رشد اقتصادی است. نوآوری مبتنی بر فناوری، محرک اصلی رشد بهره وری است. با این حال، به طرز متناقضی، با رونق گرفتن فناوری های دیجیتال، رشد بهره وری کند شده است. در میان اقتصادهای پیشرفته طی ۱۵ سال گذشته یا بیشتر، به طور متوسط کمتر از نیمی از سرعت ۱۵ سال گذشته بوده است. شرکتهایی که در مرزهای فناوری قرار دارند دستاوردهای بهرهوری عمدهای به دست آوردهاند، اما تأثیر آن بر بهرهوری به طور گستردهتر در بین شرکتها ضعیف بوده است. فنآوریهای جدید تمایل دارند که برندهها بیشترین نتایج را داشته باشند. شرکت های مسلط قدرت بیشتری در بازار به دست آورده اند، ساختارهای بازار کمتر رقابتی شده اند و پویایی کسب و کار کاهش یافته است.
سرمایه گذاری همچنین در اکثر اقتصادهای بزرگ ضعیف بوده است. ضعف مداوم سرمایهگذاری با وجود نرخهای بهره پایین تاریخی، نگرانیهایی را در مورد خطر «رکود سکولار» برانگیخته است. رشد ضعیف بهره وری و سرمایه گذاری یکدیگر را تقویت کرده اند و با تغییرات مشابه در ساختارها و پویایی بازار به هم مرتبط هستند.
تغییرات در بازارهای کار
فناوری تأثیرات عمیقی بر بازار کار دارد. اتوماسیون و پیشرفتهای دیجیتال تقاضای نیروی کار را از مهارتهای معمولی سطح پایین تا متوسط به مهارتهای تحلیلی، فنی و مدیریتی سطح بالاتر و پیچیدهتر تغییر میدهد. با این حال، در سمت عرضه، تجهیز کارگران به مهارتهایی که مکمل فناوریهای جدید هستند، عقب مانده است و مانع از انتشار گستردهتر نوآوری در اقتصادها میشود. آموزش و پرورش رقابت با تکنولوژی را از دست داده است.
اکثر اقتصادهای بزرگ با چالش پیری جمعیت روبرو هستند. بسیاری از آنها همچنین شاهد کاهش میزان مشارکت در نیروی کار و دستاوردهای تحصیلی پایه جمعیت هستند. این روندها تمرکز بیشتری بر بهرهوری – و نوآوریهای تکنولوژیکی که آن را به پیش میبرند – برای ارائه رشد اقتصادی قرار میدهند.
افزایش نابرابری رشد نیز کمتر فراگیر شده است. نابرابری درآمد در اکثر اقتصادهای بزرگ رو به افزایش بوده است و این افزایش به ویژه در برخی از آنها، مانند ایالات متحده، مشهود بوده است. فن آوری های جدید به نفع سرمایه و مهارت های سطح بالاتر به کاهش سهم نیروی کار از درآمد و افزایش نابرابری دستمزد کمک کرده است. آنها همچنین با ساختارهای صنعتی متمرکزتر و رانت های اقتصادی بالا که توسط شرکت های مسلط برخوردار هستند، مرتبط بوده اند. درآمد از نیروی کار به سرمایه تغییر کرده است و توزیع نیروی کار و درآمد سرمایه نابرابرتر شده است.
افزایش نابرابری و تشدید نگرانی در مورد شغل به افزایش تنشهای اجتماعی و تفرقه سیاسی کمک کرده است. پوپولیسم در بسیاری از کشورها افزایش یافته است. احساسات ملی گرایانه و حمایت گرایانه با واکنش منفی علیه تجارت بین المللی که در کنار تغییرات تکنولوژیکی، نابرابری با از دست دادن شغل و رکود دستمزد کارگران کم مهارت را افزایش داده است، در حال افزایش است.
گروه آموزش
افزودن دیدگاه