آرزو و خیال‌پردازی در مورد خودروها

آرزو و خیال‌پردازی در مورد خودروها

کسب‌وکارهای نوپا:آرزو و خیال‌پردازی در مورد خودروها تعبیری در مورد وضعیت خودرو سازی در آمریکاست.دهه‌ها قبل از اینکه ترامپ رئیس جمهور شود. صنعت آمریکا از خود راضی شده بود و کوبیدن کشورهای دیگر چرخ‌های شکسته صنعت پرهزینه آمریکا را تعمیر نمی‌کند. این صنعت مزیت نسبی خود را در تجارت تولید خودرو از دست داده بود. با افزایش هزینه‌ها، به ویژه هزینه‌های نیروی کار که به طرز سرسام‌آوری بالا رفته بود، خودروسازان آمریکایی با واگذاری تولید قطعات و سیستم‌ها به شرکت‌های کوچک‌تر در کشورهای دیگر، به دنبال صرفه‌جویی در هزینه‌ها بودند. و این نشان‌دهنده بخش بزرگی از هزینه تولید خودرو بود.

صرفاً آرزوی بازگشت آنها به آمریکا کافی نبود. آنچه لازم بود، کاهش شدید هزینه‌ها بود که از جمله موارد دیگر، کاهش قابل توجه دستمزدها را نیز در پی داشت. اما این همه ماجرا نیست. مسئله فناوری مطرح است. صنعت آمریکا که زمانی رهبر تقریباً تمام فناوری‌های مرتبط با خودرو بود، از دیگران عقب مانده است، به عنوان مثال در تولید باتری‌هایی که هسته اصلی خودروهای برقی هستند. در تولید دینام، لاستیک و بسیاری چیزهای دیگر. روزی روزگاری نعمتی بود.

راه‌آهن زودتر از راه رسیده بود و وسیله‌ای کارآمد برای حمل و نقل بود. اما نفوذ شرکت‌های خودروسازی آمریکایی بسیار بیشتر از راه‌آهن بود و ظرف چند دهه پس از ورود اتومبیل، حمل و نقل ریلی از بین رفت. صنعت خودرو نه تنها در مرحله نهایی مونتاژ اتومبیل شغل ایجاد کرد، بلکه به مجموعه‌ای از صنایع مرتبط، از چدن، فولاد و شیشه گرفته تا لاستیک، روشنایی و اثاثیه منزل، کمک کرد.

این صنعت در یک چرخه قدرتمند و مفید، خود را تغذیه می‌کرد که آمریکا را در کمتر از نیم قرن به خط مقدم ملت‌ها رساند. اگرچه سایر کشورها، به ویژه آلمان و بریتانیا، در ابتدا با آمریکا برابری می‌کردند، اما خیلی زود عقب افتادند. اقتصادهای اروپایی توسط جنگ جهانی اول که بخش‌های وسیعی از صنعت را نابود کرده بود، تضعیف شده بودند. و پس از ویرانی‌های ناشی از رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ و ویرانی‌های جنگ جهانی دوم، اروپا در موقعیتی نبود که بتواند با آمریکا رقابت کند.

دیترویت، قلب صنعت خودروسازی آمریکا، مترادف با نوآوری، مقیاس و قدرت اقتصادی بود. نه تنها جنرال موتورز (GM)، فورد و کرایسلر – سه شرکت بزرگ خودروسازی – بر بازار آمریکا تسلط داشتند، بلکه تا سال ۱۹۵۰ سه چهارم خودروهای جهان را تولید می‌کردند. تصور کنید! آمریکایی‌ها جایگاه خود را از دست دادند در دهه ۱۹۸۰، ژاپن و آلمان شروع به گرفتن سهم بزرگی از بازار خودرو کردند، اما فروش خودروهای آمریکایی به دلیل رونق فروش خودرو در سراسر جهان، همچنان رو به افزایش بود. این یک مورد از موج صعودی بود که همه قایق‌ها را بالا می‌برد. آن شرایط خوب زیاد دوام نیاورد. تا پایان قرن بیستم، تولید خودرو ژاپنی از آمریکا پیشی گرفت. شرکت‌های خودروسازی آمریکایی جایگاه خود را از دست دادند و با وجود داشتن بزرگترین بازار داخلی جهان، همچنان به افت خود ادامه دادند.

ژاپنی‌ها برای مدتی بسیار خوب عمل کردند. کتاب‌هایی در مورد سیستم‌های مدیریتی ژاپنی مانند کایزن، تولید به موقع و کانبان نوشته شد. اما برتری ژاپنی‌ها زیاد دوام نیاورد. در یک دهه و نیم گذشته، چین از ژاپن پیشی گرفته و برتری به ظاهر تزلزل‌ناپذیری ایجاد کرده است. با آغاز قرن بیست و یکم، فروش خودروهای آمریکایی شروع به کاهش کرد. آنها حدود ۲۰ درصد از اوج خود در دهه ۱۹۹۰کاهش یافتند. این کاهش حتی زمانی اتفاق افتاد که فروش جهانی خودرو نسبت به سطح دهه ۱۹۹۰ دو برابر شد.

یک بازیگر جدید و تهاجمی در بازار وجود داشت – چین. امروزه چین خودروهای بیشتری نسبت به مجموع ایالات متحده، ژاپن، آلمان و کره جنوبی تولید می‌کند. تغییرات ساختاری برخی افراد سعی می‌کنند افول صنعت خودرو را با اشاره به اشتباهات مدیریت شرکت‌های خودروسازی آمریکایی توضیح دهند. بدون شک اشتباهاتی وجود داشت، اما دلیل اصلی آن تغییرات ساختاری در اقتصاد جهانی بود. چرخه مثبتی که صنعت خودروسازی آمریکا تجربه کرد بیش از نیم قرن ادامه یافت. فروش بیشتر منجر به تولید بیشتر، اشتغال بیشتر و دستمزدهای بالاتر و از آنجا به تقاضای بالاتر شد. بنابراین حتی افزایش هزینه‌های نیروی کار نیز می‌توانست به راحتی جذب شود. اما منجر به خودرضایتی شرکت‌ها شد. بحران نفت سال ۱۹۷۳ اولین هشداری بود که نشان می‌داد آمریکایی‌ها بیش از حد نسبت به هزینه‌های بنزین بی‌خیال هستند. پس از سال ۱۹۷۳، قیمت نفت همچنان در حال افزایش بود و این به سازندگان ژاپنی و کره‌ای خودروهای کم‌مصرف مزیت رقابتی بزرگی نسبت به رقبای آمریکایی‌شان داد.

بنابراین، هنگامی که رقابت خارجی به شکل خودروهای کوچک‌تر و کم‌مصرف‌تر از آنچه شرکت‌های آمریکایی تولید می‌کردند، به سواحل آمریکا رسید، افول صنعت خودروسازی آمریکا آغاز شد. دولت ایالات متحده سعی کرد با تعیین سهمیه‌های واردات («محدودیت‌های داوطلبانه صادرات» یا VER) واردات خودروهای ژاپنی را متوقف کند، اما ژاپنی‌ها با راه‌اندازی کارخانه‌های خودروسازی در ایالات متحده، در مکان‌هایی که اتحادیه‌های کمتری داشتند و دستمزد کمتری در مقایسه با دیترویت داشتند، سهمیه‌های واردات را دور زدند و سهمیه‌ها را دور زدند. و این ضربه بزرگی به شرکت‌های آمریکایی بود که با تولید خودروهای بزرگ و بنزین‌سوز، چاق شده بودند.

اکنون بزرگترین ضربه به خودروهای آمریکایی به شکل عرضه خودروهای برقی توسط شرکت‌های خودروسازی چینی وارد شده است. آمریکایی‌ها تسلای خود را دارند که برای چند سال از جایگاه رهبری در خودروهای برقی برخوردار بود. اما ورود چین مانند سونامی‌ای بوده که همه شرکت‌های دیگر را کنار زده است.

دونالد ترامپ می‌خواهد شرکت‌های خودروسازی تولید خود را از مکان‌هایی در سراسر جهان به ایالات متحده منتقل کنند. حتی اگر این شرکت‌ها موافقت کنند، همانطور که ترامپ سعی دارد آنها را مجبور به انجام این کار کند، انتقال کل کارخانه‌های تولیدی که هزاران قطعه مختلف خودرو را تولید می‌کنند،یک فرآیند بسیار پرهزینه و زمان‌بر است. صرفاً آرزو کردن برای وقوع آن، آن را محقق نمی‌کند. حتی تحت فشار.

گروه آموزش

  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه