کسبوکارهای نوپا:کمک به توسعه دانش یکی از مهمترین راههای گسترش کسب و کارها در هر جامعه است.برای توسعه دانش افزایش مطالعه کتاب نقش اساسی دارد.
به اشتراک گذاشتن کتاب یک عادت قدیمی است اما امروزه به عنوان یک شیوه گسترش مطالعه، شاهد رواج مجدد آن هستیم. در دهه سی و اواخر پنجاه خورشیدی ،فروش کیلویی ،چاپ کتاب قطع کوچک موسوم به قطع جیبی ،چاپ کتاب بر روی کاغذ ارزان قیمت کاهی و در نهایت اجاره دادن کتاب از روشهای فرا گیر کردن مطالعه کتاب بود. امروزه نیزبازگشت یک عادت قدیمی ،یعنی مطالعه کتاب کاغذی و افزایش تعداد خوانندگانش امیدوار کننده است.به همین جهت هدیه کردن کتاب به شیوه رها کردن آن درمراکز عمومی یک عادت جدید برای رواج کتابخوانی و ترویج فرهنگ شده است.اما ماجرا چگونه شکل گرفت؟
امروزه در اغلب کشورهای دنیا بسیاری ازعلاقه مندان به کتابُ حتی وقتی کتاب را نمی خوانند، هر جا که می روند آن را همراه خود میبرند، مثل یک همسفر، کتابشان را با خود حمل می کنند. بنا بر اذعان بسیار از این گروه افراد ؛آنان به این ترتیب خیلی کمتر احساس تنهایی می کنند.
همچنین علاقه مندان به کتابُ تک تک کتاب هایی را که میخرند نگهداری میکنند.اما درحال حاضر بنا بر دلایل گوناگون کاری وافزایش اجاره نشینی،مردم بیش از قبل نقل مکان میکنند.مشکل آنها احتمالا با زندگی در یک فضای کوچکتر مضاعف میشود.حمل ونقل کتابها یک مشکل است و کمبود فضا برای نگهداری کتابهای جدیدتر مشکل دیگری است.اینها و احتمالا دلایل دیگر موجب رونق اهدا کتاب به شیوه جاگذاشتن آن شده است. یکی از اولین اهدا کنند کتاب به روش جدید میگوید:
در یک صبح خاکستری و سرد لندن، بدون اینکه به موضوع خاصی فکر کنم در راه خروج کتابم را بدستم گرفتم. سوار قطارم شدم. با ناراحتی از سفر طولانی پیش رو، روبه روی مرد مسنی نشستم که واقعاً از خواندن کتابش لذت میبرد. او متوجه نشستن من در نزدیکش نشد. نگاهش کردم که چند صفحه آخر کتاب را ورق می زد، او بسیار خندان و راضی بود.بعد دیدم که یک خودکار بیرون آورد، چند کلمه داخل جلد کتاب نوشت وبعد کتاب را بست و روی صندلیِ کنارش گذاشت. فقط آن موقع بود که متوجه حضور من در کنارش شد.وقتی نوبت پیاده شدنش رسید،بدون اینکه کتابش را بردارد به سمت در رفت.او را صدا زدم وگفتم چیزی را فراموش کرده است.در پاسخم گفت: “اشکالی نداره عزیزم، تمومش کردم.”
کتاب را برداشتم صفحه اول را ورق زدم و دیدم نوشته شده بود: «از این یکی لذت بردم.امیدوارم شما هم این کار را انجام دهید. جورج، متولد۱۹۴۵ میلادی.
این عمل امروزه”عبور کردن از کتاب “نام دارد.هدف نهایی “عبور کردن از کتاب” این است که “کل دنیا را تبدیل به یک کتابخانه کرد.”
اهداء کنندگان کتاب، کتابهای خود رادر جایی که فکر میکنند ممکن است برداشته شود،رها میکنند و هرکسی آزاد است هرزمانی می خواهد آن را بردارد،بعد از مطالعه او هم آن کتاب را برای دیگری در محلی مناسب قرار میدهد. یکی از بنیانگذاران اولیه این نهضت ،ران هورنبیکر، این عمل را به عنوان “گروه کتابخوانی که هیچ مرز جغرافیایی نمی شناسد” توصیف می کند.
این عمل برای مدت طولانی است که در میان کتابشناسان رایج شده و درحقیقت نوعی ارتباط،تبادل افکار و احساسات،تقویت فرهنگ و در نهایت گسترش مطالعه و کتابخوانی است.
بنابراین دفعه بعد که «کتابی در طبیعت» دیدید،آن را بردارید.احتمالاً این کتابی است که هرگز نخوانده اید.همچنین به کسی فکر کنید که آن را آنجا گذاشته؛ و مثل شما شور و اشتیاق مشابهی دارد.
اما از همه مهمتر،از این به بعد،وقتی کتابی را تمام کردید،آن را در هر کجا که هستید،بگذارید. شما با این کار، روزِ کسی را می سازید،و چه کسی می داند،شاید به زندگی و آینده او نیز کمک شایانی کرده باشد!
گروه آموزش
افزودن دیدگاه